۱۳۹۳ تیر ۲۳, دوشنبه

دكتر قاسملو، هم كاريزماتيك هم خردورز/ بهزاد خوشحالي

لزوم لحاظ نمودن نگرش سيستمي در طرح مباحث نوين
"ماكسول جان سي" در كتاب 21قانون انكار ناپذير رهبري با بهره گرفتن از ويژه گي هاي رهبر كاريزماتيك(دقيقا منطبق بر آموزه هاي مديريت و نگرش متولوژيك ماكس وبر) و همچنين رهبري خردورز، ويژه گي رهبراني را برمي شمارد كه به زعم نظريه پردازان رهبري و رهبري استراتژيك، از مديران و پيش رهبران(Mentors) با دارا بودن بالقوه گي زعامت هستند و در ادامه، با سرمايه كردن دانش، راهبردها و فرآيندهايي خلق مي كنند كه با توليد و جريان دادن دانش، سازما ن هاي تحت رهبري خود را به سوي برآورده ساختن آرمان ها راهبري مي كنند.

  1. قانون درپوش: توانايي رهبري، ميزان اثربخشي انسان را معين مي کند
  2. قانون نفوذ: معيار راستين رهبري نفوذ است-نه بيشتر و نه کمتر
  3. قانون فرايند: رهبري روزانه رشد مي کند، نه در يک روز
  4. قانون جهت يابي: هر کسي مي تواند کشتي را هدايت کند، اما براي ترسيم مسير حرکت کشتي به رهبر نياز است
  5. قانون اي.اف. هاتون: وقتي رهبر حقيقي حرف بزند، پيروان گوش مي دهند
  6. قانون اساس استوار: اعتماد اساس رهبري است
  7. قانون احترام: مردم به طور طبيعي از رهبراني پيروي مي کنند که از خودشان قدرتمندتر باشند
  8. قانون شم و شهود: رهبران همه چيز را براساس رهبري ارزيابي مي کنند
  9. قانون مغناطيس: همه چيز بستگي به اين دارد که چه کساني را جذب مي کنيد
  10. قانون ارتباط: رهبران قبل از اينکه تقاضا به روي کسي دراز کنند، دل او را به دست مي آورند
  11. قانون حلقه دروني: توانمندي رهبر را نزديک ترين افراد به او مشخص مي کنند
  12. قانون اختيار دادن: تنها رهبران توانمند به ديگران اختيار مي دهند
  13. قانون بازآفريني: رهبر است که مي تواند رهبرسازي کند
  14. قانون پذيرش: مردم اول پذيراي رهبر مي شوند و بعد بينشش را مي پذيرند
  15. قانون پيروزي: رهبران براي پيروزي تيم خود راهي پيدا مي کنند
  16. قانون تحرک: تحرک بهترين دوست رهبر است
  17. قانون اولويت ها: رهبر براي اينکه صعود کند بايد از خودگذشتگي داشته باشد
  18. قانون زمانبندي: زمان رهبري کردن به همان اندازه چه کردن و به کجا رسيدن مهم است
  19. قانون رشد انفجاري: براي رشد بيشتر، پيروان را رهبري کنيد براي چند برابر کردن رشد، رهبران را رهبري کنيد
  20. قانون ميراث: ارزش پر دوام رهبر را وارثان او رقم مي زنند
ماكسول پس از برشمردن اين ويژه گي هاي 20گانه ، بيست ويكمين ويژه گي را به عنوان نتيجه گيري به اين صورت مطرح مي سازد
21.نتيجه گيري: همه چيز با رهبري اوج مي گيرد و افول مي کند
دكتر قاسملو به عنوان يك رهبر كاريزمايي به معني متدولوژيك آن، ويژه گي هاي برجسته را با خود و در خود دارد كه به سادگي مي توان در ميان مولفه هاي رفتاري_شخصيتي رهبران كاريزماتيك تشخيص داد:
مؤلفه‌هاي رفتاري رهبري کاريزماتيک با يکديگر رابطه داشته و يک گروه را با يکديگر تشکيل مي‌دهند.
 - رهبران، وقتي کاريزماتيک هستند که چشم‌اندازهاي آنان بسيار متضاد با وضعيت کنوني باشد، ولي در عين حال بايد براي پيروان آزادي عمل وجود داشته باشد که آن را بپذيرند يا نه.
 - رهبران کاريزماتيک، ممکن است ريسک‌هاي شخصي بالا را بپذيرند و هزينه‌‌هاي بالايي را متحمل شوند و از خود گذشتگي کنند تا به اهداف مشترک برسند.
-  رهبران کاريزماتيک، مهارت خود را در فراتر رفتن از نظام موجود از طريق به کار بردن ابزارهاي نامتعارف و استثنايي به اثبات مي‌رسانند.
 - رهبران کاريزماتيک، رفتارهايي را که بديع و غير عادي‌اند به کار مي‌برند و ريسک‌هاي شخصي‌اي را انجام مي‌دهند که به احتمال زياد به منافع شخصي آنها ضرر مي‌زند.
-  رهبران کاريزماتيک، ارزيابي دقيقي از منابع محيطي خود دارند و درک مي‌کنند که محدوديت‌ها در تعيين يا فهم آنها از چشم‌اندازها تأثير مي‌گذارند. وقتي محدوديت‌ها و فشار منابع محيطي براي رهبران کاريزماتيک مثبت است، آنها راهبردهاي ابتکاري خود را به کار مي‌گيرند.
 - رهبر کاريزماتيک، وضعيت حاضر را به عنوان وضعيتي منفي و طاقت‌فرسا و اهداف آينده را به عنوان جايگزيني جذاب‌تر و قابل حصول توصيف مي‌کند.

-  رهبران کاريزماتيک، انگيزه‌هاي خود را به روشني بيان مي‌کنند تا بتوانند از طريق رفتار جسورانه و اظهار اعتماد به نفس، تخصص، نامتعارف بودن و نگراني در مورد نيازهاي پيروان، رهبري کنند.
دكتر قاسملو در عين حال يك رهبر خردورز با همان كاراكترهاي و مهارت هايي است كه "وبر" و متاخران او برمي شمارند. رهبران خردورز از نگاه وبر اين ويژه گي ها را به كار مي بندند:
قدرت حل نظام مند مسائل رادارند
توانایی کسب تجربه از موفقیت های دیگران و بکارگیری راهکارهای نوین را دارا هستند
تجارب قبلی و فعلی را به شكل بهينه به کار مي گیرند
خود را با الگو برداری از سازمان های موفق مقایسه مي نمایند.
توانایی انتقال مؤثر و سریع دانش را در تمام سطوح سازمان دارا هستند
رويكرد ديگري كه امروزه در شناخت شناسي و  كاركردگرايي بسيار مورد توجه قرار گرفته است رويكرد سيستمي(Systemic Aproach  (و لزوم تلاش براي غلبه بر "قيدهاي خودنهاده" است.
نگرش سيستمي براي غلبه بر اين قيدهاي "سوگير"، نتيجه گيري بر اساس ضابطه OR_OR  (يا اين يا آن) و NOR_NOR (نه اين و نه آن)را به كناري مي نهد و با طراحي شيوه ي استنتاج ANS_ANDبه تبيين رابطه ي (هم اين هم آن) مي پردازد تا ما را به سوي اين باور رهنمون سازد كه در جهان پيچيده ي امروز، موضوع "سازمان هاي پيچيده، صورت عملي به خود گرفته است و ضرورت شكل گيري سازمان هاي پيچيده به دليل پدبد امدن انسان هاي پيچيده با تعاملات گوناگون و در چارچوپ نظريه هاي مختلف ساخت پيدا كرده است.
قاسملو رهبري است كه نه مي توان او را كاريزماي تمام  خواند و نه مي توان خردورز به صورت صرف، او با قرار گرفتن در چارچوب رويكرد سيستميك، هم يك رهبر كاريزما است كه در بندهاي پيشين به ويژه گي هاي آن اشاره شد و هم يك رهبر خردورز است كه امر شناسایی، سازماندهی، انتقال و استفاده صحیح از دانش و اطلاعات را در ساخت رهبري خود  مورد توجه قرار می دهد.
قاسملو علاوه بر كاراكترهاي كاريزماتيك و خردورز، يك رهبر با "ارزش هاي انساني" نيز هست كه همين ويژه گي، او را از بساري از رهبران جهان در حال توسعه يا توسعه نيافته متمايز مي سازد.
-به کشف حقیقت بها می دهد و بر رهیافت های منطقی و حیاتی نسبت به مسائل تاکید دارد.
 -به مطلوبیت و عملی بودن بها می دهد و بر استانداردها تاکید دارد.
 -به شکل، ظرافت و موزون بودن بها می دهد و بر جنبه های هنری زندگی تاکید دارد.
 -محبت به مردم و نوعدوستی را بها می دهد و برعلاقه نسبت به دیگران تاکید می کند.
-قدرت، پست و نفوذ را بها می دهد و بر رقابت و پیروزی تاکید می کند.
-به وحدت و رابطه مردم با جهان هستی بها می دهد.
و دارا بودن توامان همين ويژه گي هاست كه ما را مجاب مي سازد در بررسي كاراكترهاي شخصيتي رهبري چون دكتر قاسملو، ناگزير از اتخاذ رويكرد سيستمي در داوري هاي خود باشيم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر